اگر زندگی مشترک شما دچار بحران شده باید دید که مشکلات پیشآمده صرفاً چالشهای زندگی مشترک هستند یا یک نشانه از شکست قطعی رابطه. نشانهها و الگوهایی وجود دارد که بهوضوح مشکلات بنیادی در یک رابطه را نشان میدهند. با شناخت این نشانهها میتوان تصمیم گرفت که باید برای پیدا کردن راه حل مشکلات زندگی تلاش کرد یا به فکر جدایی بود. در ادامه این مطلب رایجترین مشکلات زوجین بعد ازدواج و راههایی برای حل آن مطرح شده است.
بروز چالش های زندگی مشترک به چه معناست و چه تأثیراتی مخربی دارد؟
هر رابطه مختصات و مشخصات خاص خود را دارد و با توجه به ویژگیها و سبک زندگی افراد باید بحران را تعریف کرد. در کل بروز مشکلات زندگی زناشویی بهصورت مکرر که باعث کاهش صمیمیت، از بین رفتن اعتماد، دعواها و بحثهای مداوم و حتی در مواردی منجر به خیانت شود را میتوان بحران تعریف کرد.
تأثیر بحران و چالشهای زندگی مشترک بر سلامت روانی زوجین
-
افسردگی و کاهش میل به زندگی
-
بروز مشکلاتی چون بیاعتمادی
-
کاهش اعتمادبهنفس طرفین در پی تحقیر و سرزنش در دعواها
-
بروز مشکلات جدی در زمینه فرزندپروری
-
و…
نشانههای هشداردهنده مشکلات زناشویی و راهکارهای علمی برای رفع آن
5 نشانه مهم وجود دارد که به شما نشان میدهد چالشهای زندگی مشترک در حال تبدیل شدن به بحران هستند. شناخت این نشانهها و راه حل مشکلات زندگی به شما در جلوگیری از بروز اتفاقات تلخی چون طلاق عاطفی، طلاق رسمی و… کمک خواهد کرد. این نشانهها عبارتاند از:
دعواهای همیشگی و به دور از منطق
حقیقت این است که همه زوجها گاهی با هم دعوا میکنند و مشاجره ذاتاً چیز بدی نیست. درواقع، نبود مشاجره گاهی میتواند نشاندهندهی مشکلات عمیقتر باشد. وقتی زوجی آگاهانه و سازنده دعوا میکنند، معمولاً به نتایج بهتری میرسند؛ اما اگر خود را در حال مشاجره مداوم با همسرتان مییابید، یک علامت هشداردهنده است؛ بهخصوص اگر:
-
دعواها بسیار تند و بدون رعایت احترام طرف مقابل باشند.
-
طرف مقابل را سرزنش یا تحقیر کرده یا احساسات ناخوشایندی مانند خشم یا شرم را به او منتقل کنید.
-
بحثهای شما بارها درباره یک یا چند مسئله تکراری باشد و برای ماهها و حتی سالها ادامه یابد.
چه باید کرد؟
زمانی را برای گفتگوی خصوصی با یکدیگر برنامهریزی کنید. به یکدیگر گوش دهید، سعی کنید دیدگاه طرف مقابل را درک کرده و علت دقیق مشکلات زندگی زناشویی را شناسایی کنید. اگر این کار برایتان دشوار است، مراجعه به مشاور میتواند بسیار مفید باشد. یک کلینیک روانشناسی میتواند بهعنوان میانجی عمل کند و مهارت لازم برای مشاجره سازنده را به شما میآموزد.
صمیمیت میان شما از بین رفته است
یکی از اجزای اصلی یک رابطهی عاشقانه سالم، صمیمیت است. در یک رابطه سالم، شاید چالشهای زندگی مشترک مثل بچهدار شدن یا چالشهای روحی صمیمیت را کم کند، اما هرگز بهطور کامل از بین نمیرود.
نشانههای کاهش صمیمیت:
-
اگر ارتباطات صمیمانه بسیار کم شده و تماس فیزیکی بهندرت اتفاق میافتد.
-
گفتگوها سطحی شدهاند و هیچ میل واقعی به نزدیکتر شدن وجود ندارد.
چه باید کرد؟
بازسازی صمیمیت زمان، تلاش و تمایل هر دو نفر را میطلبد. ابتدا، درباره فاصله ایجاد شده با شریک خود با صداقت صحبت کنید. احساسات خود را بدون سرزنش یا انتقاد بگویید و سپس زمانی برای انجام فعالیتهای مشترک اختصاص دهید.
ارزشهای شما در تعارضاند
برای یافتن راه حل مشکلات زندگی، باید علت آن را فهمید. یکی از این علل، تعارض در ارزشها و باورهای دو طرف است. در ابتدا ممکن است این تفاوتها قابلتحمل یا حتی هیجانانگیز به نظر برسند؛ اما با گذشت زمان، این اختلافات میتواند باعث ایجاد تعارضهای اساسی شود.
این تعارضات ممکن است مربوط به موارد زیر باشند:
-
صداقت
-
وفاداری
-
اهمیت خانواده
-
دیدگاه نسبت به پول
-
سبک فرزندپروری
-
مسائل مذهبی
چه باید کرد؟
تفاوتهای کوچک در ارزشها طبیعی است، اما در مورد مسائل مهم زندگی، نیاز به همراستایی وجود دارد. در ابتدا باید مشخص کنید که کدام ارزشها برای شما غیرقابلمذاکره هستند. آیا حاضرید در بعضی زمینهها سازگار شوید یا خیر؟ اگر هر دو طرف تمایل داشته باشند با احترام به تفاوتها کنار بیایند و راهحلهای مشترک پیدا کنند، میتوانید رابطه را حفظ کنید.
حس اعتماد از بین رفته باشد
اعتماد پایه و اساس هر رابطه سالمی است. بدون آن، رابطه شبیه به خانهای میشود که بر شنهای روان ساخته شده باشد؛ بیثبات، آسیبپذیر و محکوم به فروپاشی.
از بین رفتن اعتماد ممکن است به دلایل زیر باشد:
-
خیانت عاطفی و فیزیکی
-
دروغهای کوچک
-
خلف وعدهها
-
بیاحترامی
چه باید کرد؟
بازسازی اعتماد ممکن است، اما آسان نیست. این فرآیند نیازمند پذیرش کامل مسئولیت توسط کسی است که اعتماد را شکسته است. همچنین به شفافیت کامل و مستمر در رفتارها و ارتباطات، صبر فراوان از سوی طرف آسیبدیده و غالباً به کمک گرفتن از یک مشاور یا درمانگر نیاز دارد.
احساس میکنید که همیشه تنها هستید
رابطه باید مایه اتصال، حمایت و همراهی دو فرد باشد. اگر در یک رابطه هستید اما اغلب احساس تنهایی میکنید، این نشانهای جدی است که دچار یکی از بزرگترین مشکلات زندگی زناشویی شدهاید.
دلایل احساس تنهایی در رابطه:
-
فقدان ارتباط عاطفی
-
بیتوجهی به نیازهای احساسی یکدیگر
-
اولویت قرار دادن چیزهای دیگر (مثل کار، دوستان، خانواده) بهجای شریک زندگی
-
احساس نادیده گرفته شدن یا دستکم گرفته شدن
چه باید کرد؟
اگرچه گاهی دورههای کوتاه از دوری طبیعی است (مثلاً هنگام بروز استرسهای شدید)، اما اگر این احساس تنهایی به یک الگوی پایدار تبدیل شود، نیاز به توجه فوری دارد. گفتگوهای صادقانه درباره احساسات و نیازها میتواند کمککننده باشد. مشاوره ازدواج نیز به شما در پیدا کردن راه حل مشکلات زندگی از جمله این مورد کمک میکند.
سخن پایانی
بروز چالشهای زندگی مشترک امری طبیعی است و تنها باید راههای برونرفت از آن را بلد بود. این امر با تمرین و کسب مهارتهای لازم در این زمینه به دست میآید. اگر فکر میکنید که مشکلات زندگی زناشویی شما شکل جدیتری به خود گرفته و زندگی را وارد یک بحران عمیق کرده، میتوانید از خدمات مشاوران و متخصصان زوجدرمانی کمک بگیرید. مشاوران مرکز آوینا نیز در این زمینه آماده ارائه خدمات به شما عزیزان هستند تا در گام اول ریشه مشکلات زوجین بعد ازدواج شناسایی شده و بعد راه حل مشکلات زندگی بهصورت علمی و عملی در اختیار شما قرار بگیرد.
سؤالات متداول
ریشه مشکلات زوجین بعد ازدواج به چه مواردی برمیگردد؟
ریشه مشکلات زوجین بعد از ازدواج معمولاً به مواردی مثل تفاوت در توقعات، ضعف در مهارتهای ارتباطی، مشکلات مالی، دخالت خانوادهها، نداشتن درک متقابل و تفاوت در ارزشها، باورها و اهداف هر فرد در زندگی برمیگردد.
نشانههای بروز بحران و مشکلات جدی در زندگی چیست؟
نشانههای بحران شامل دعواهای مداوم و دور از احترام، قطع ارتباط عاطفی یا جنسی، احساس تنهایی در رابطه، بیاعتمادی و فکر جدایی یا خیانت است.
آیا بهتنهایی میتوان از پس حل چالشهای زندگی مشترک برآمد؟
معمولاً نه؛ حل چالشهای زندگی مشترک نیاز به همکاری دوطرفه دارد. در برخی موارد، کمک گرفتن از مشاور خانواده یا رواندرمانگر هم ضروری است.
مقالات مرتبط: