بسیاری از افراد فکر میکنند که رابطه زناشویی آنها با شکست روبرو نمیشود، اما باید این واقعیت را پذیرفت که همه ازدواجها پایان خوش ندارند. دلایل مختلفی برای شکست در ازدواج وجود دارد و معمولاً فقط یک عامل باعث بروز آن نیست. کارشناسانی مشاوران، درمانگران و وکلا که بهصورت مستقیم با این پدیده درگیر هستند، فهرستی از دلایلی را تهیه کردهاند که پاسخ سؤال چرا ازدواجها شکست میخورند را میتوان در آن یافت. این لیست مهم را در ادامه مطلب از آوینا بررسی کردهایم.
13 عامل اصلی شکست ازدواج و طلاق
بقای روابط زناشویی معمولاً به ارتباط مؤثر، صداقت، شفافیت، اعتماد، صمیمیت و همدلی نیاز دارد. هنگامی که هر یک از این خصوصیات از دست برود یا شروع به محو شدن کند، ممکن است پیوند عاشقانه بین دو نفر تضعیف شود. زوجین ممکن است به دلایل زیادی تصمیم به طلاق بگیرند؛ از ناسازگاری سبک زندگی گرفته تا رفتارهای سمی. با این حال، محققان دریافتند که برخی از دلایل طلاق در تمامی فرهنگها و نسلها شایعتر است؛ از جمله این دلایل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
مشکلات مالی یا بدهیهای پنهان
صحبت درباره مسائل مالی با شریک زندگی میتواند چالشبرانگیز باشد، بهویژه زمانی که یکی از طرفین درباره وضعیت مالیاش صادق نبوده است. شفافیت نداشتن و گفتوگو نکردن درباره مشکلات مالی، یکی از دلایلی است که زوجها را به فکر جدایی میاندازد و عامل اصلی شکست در ازدواج است.
مشکلاتی مانند بدهی، وامهای پرداخت نشده، ولخرجی کردن، نداشتن مدیریت مالی از دلایل بروز این دسته از اختلافات هستند. در میان گذاشتن مسائل مالی با همسر آسان نیست، اما تأخیر بیشازحد در این گفتگوها میتواند صدمات جدی به رابطه بزند. اگر نمیدانید چطور موضوعات مالی را با شریک زندگیتان مطرح کنید، مشورت با مشاور خانواده یا مشاور مالی میتواند کمککننده باشد تا روزی نرسد که از خود بپرسید چرا ازدواجها شکست میخورند؟
نبود مهارتهای ارتباطی
برخی افراد در بیان احساسات و برقراری ارتباط قوی نیستند؛ اما نبود گفتوگوی دوطرفه میتواند به نابودی یک رابطه و شکست در ازدواج بینجامد. زوجها باید درباره تمامی جنبههای زندگی مشترک با هم صحبت کنند. مشکلات ارتباطی قبل از ازدواج، معمولاً بعد از ازدواج بدتر میشوند. از همین رو ارتباط باز، صادقانه و مستمر کلید موفقیت است.
مشاوره ازدواج میتواند در این مسیر به هردو طرف کمک کند. مشاوران به تسهیل گفتگوهایی کمک میکنند که شاید زوجها بهتنهایی نتوانند انجام دهند، از موضوعات بزرگ مثل تربیت فرزند یا مسائل مالی گرفته تا موضوعات روزمرهتری مانند هماهنگی زمانبندی کارها.
مشکلات در مدیریت خانواده
وجود فرزند، والدین، خواهر و برادر، ناپدری یا نامادری میتواند زمینهساز تنش در ازدواج شود. تفاوت دیدگاه در مورد تربیت فرزندان یا نقشهای خانوادگی میتواند باعث اختلاف شود. زوجی که یکی از آنها به نقشهای سنتی باور دارد ممکن است با همسری که به برابری اعتقاد دارد، دچار تعارض شود.
حتی ناهماهنگی در تقسیم کارهای خانه یا زمان خواب فرزندان میتواند منجر به احساس ناسازگاری شود. اختلاف در سبکهای فرزندپروری یا دخالت خانوادههای همسر، اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند بنیان ازدواج را سست کند و از دلایل اصلی شکست در ازدواج باشد.
دوستانتان همسرتان را دوست ندارند
ممکن است همه دوستانتان همسر شما را نپسندند. هرچند ممکن است این موضوع سطحی به نظر برسد، اما میتواند به جدی شدن اختلافات کمک کند، بهخصوص اگر دوستان بخواهند در زندگی خصوصی شما دخالت کنند. برقراری تعادل بین رابطه دوستانه و زندگی زناشویی مهم است.
نبود رابطه جنسی سالم و صمیمیت
رابطه جنسی سالم یکی از پایههای اساسی یک ازدواج موفق است. شناخت زبان عشق یکدیگر در اوایل رابطه، به درک بهتر نیازهای هم کمک میکند. زوجها باید درباره رابطه جنسیشان بهصورت باز با هم صحبت کنند و درباره خواستهها و خط قرمزهایشان با یکدیگر گفتگو کنند.
اگر یکی از طرفین از رابطه جنسی بهعنوان ابزار تنبیه یا کنترل استفاده کند یا میل جنسی طرفین بسیار متفاوت باشد، ممکن است مشکلات جدی ایجاد شود و دلیل شکست در ازدواج باشد. در چنین شرایطی، مشاوره با درمانگر جنسی میتواند مفید باشد.
اعتیاد به قمار، مواد مخدر یا الکل
اعتیاد به قمار، مواد یا مشروبات الکلی میتواند زندگی زناشویی را بهشدت تحتتأثیر قرار دهد و دلیل شکست در ازدواج باشد. اگر از خود میپرسید که چرا ازدواجها شکست میخورند، بهخصوص در رابطه با یک فرد معتاد، باید اشاره کرد که این نوع رفتارهای معتادگونه، نهتنها زندگی روزمره را مختل میکند بلکه میتواند منجر به مشکلات مالی شدید شود.
همسر سمی یا آزارگر
هیچ نوعی از آزار جسمی، کلامی، روانی یا جنسی در ازدواج قابلپذیرش نیست. اگر چنین شرایطی را تجربه میکنید، بسیار مهم است که به منابع حمایتی مانند گروههای حمایتی یا وکلای متخصص در این حوزه مراجعه کنید؛ زیرا معمولاً آزارگران تلاش میکنند شریک خود را از خانواده و دوستان جدا کنند.
تفاوتهای شخصیتی شدید
میگویند تضاد، جذابیت میآورد؛ اما گاهی این تفاوتها چنان زیاد هستند که رسیدن به درک مشترک را دشوار میکنند و شکست در ازدواج را به همراه دارد. تفاوت دیدگاه، باورها، شخصیت یا نیازها میتواند چالشبرانگیز باشد. مشاوره ممکن است کمک کند که آیا میتوان راهحلی پیدا کرد یا نه.
انتظارات غیرواقعبینانه یا بسیار بالا
اگر انتظارات یکی یا هر دو طرف از ازدواج یا یکدیگر غیرواقعی باشد، به احتمال زیاد در طول زمان به نارضایتی خواهد انجامید. زوجها باید در ابتدای رابطه درباره انتظارات خود شفاف باشند و در صورت تفاوت دیدگاه، با کمک مشاور، به توافق برسند.
ناسازگاری در برنامههای زمانی
داشتن زمان مشترک برای رشد رابطه حیاتی است؛ اما گاهی تفاوت در برنامههای کاری یا سبک زندگی باعث میشود زوجها زمان کافی برای باهم بودن نداشته باشند و در نهایت منجر به شکست در ازدواج میشود. اگر برای مدت طولانی با هم وقت نگذرانید، احساس تنهایی میتواند به رابطه آسیب بزند. در این شرایط، گفتگو درباره نیاز به زمان مشترک و پیدا کردن علایق مشترک میتواند مفید باشد.
مشکلات روانی شدید در زوجین
اگر نمیدانید چرا ازدواجها شکست میخورند و به طلاق میانجامند، به مشکلات روانی در یک یا دو طرف رابطه توجه داشته باشید. اختلالات روانی ممکن است به اشکال مختلفی بروز کنند؛ از جمله نوسانات خلقی، افسردگی، بیحوصلگی و بیانگیزگی. این مسائل میتوانند ارتباط را تحتفشار قرار داده و پیوند عاطفی زوجین را تضعیف کنند.
اختلافات خانوادگی و با خانواده همسر
مشکلات با خانواده همسر، یکی از عوامل شایع شکست در ازدواج است. اگر یکی از همسران احساس کند که شریک زندگیاش جانب خانوادهاش را میگیرد، ممکن است دچار رنجش عمیق شود. تفاوت در پسزمینه، ارزشها و باورها نیز میتواند تعامل خانوادهها را دشوار کند.
خیانت و از بین رفتن اعتماد
خیانت ممکن است به دلیل نیاز به توجه یا تأیید از سوی شخصی دیگر رخ دهد یا اینکه فرد خیانتکار بخواهد از مشکلات زناشویی فرار کند. در هر دو حالت، خیانت باعث شکاف عمیق در اعتماد بین همسران میشود که ترمیم آن بسیار دشوار است.
چگونه از شکست ازدواج جلوگیری کنیم؟
کلید جلوگیری از طلاق این است که بدانید رابطهتان همیشه نیاز به مراقبت و کار دارد. بسیاری از افراد تصور میکنند وقتی در روز عروسی گفتند «بله»، همهچیز تمام شد؛ اما این باور اشتباه است، رابطه همیشه آسیبپذیر است. در ادامه، فهرستی کامل از اقداماتی را آوردهایم که میتواند به شما برای جلوگیری از شکست در ازدواج کمک میکند.
کارهایی که نباید انجام دهید
- امتیاز جمع نکنید: بسیاری از افراد روابط خود را بر اساس مدل «حسابداری» ارزیابی میکنند؛ یعنی «من فقط وقتی کاری برای شریکم انجام میدهم که او هم کاری برای من انجام داده باشد.» این طرز فکر فقط در صورتی جواب میدهد که هیچکدام از طرفین اشتباهی نکنند.
- انتظار کامل بودن نداشته باشید: شما نمیتوانید کسی را تغییر دهید، پس سعی نکنید. همسرتان را همانطور که هست بپذیرید؛ بدون قید و شرط. هیچکس از ابتدا کامل نبوده و نخواهد بود.
- سکوت نکنید: آنچه رخ داده، تمام شده. صحبت در مورد آن گذشته را تغییر نمیدهد، اما میتواند درد درونی طرف مقابل را کاهش دهد.
- عشق بیقیدوشرط باشد: باید پذیرنده و بردبار باشید. به جای اینکه همسرتان را با توقعات خود شکل دهید، اجازه دهید خودش باشد.
کارهایی که باید انجام دهید
- ارتباط برقرار کنید، حتی وقتی سخت است: برخی افراد اصلاً درباره احساسات یا رویدادهای زندگی خود صحبت نمیکنند. این سکوتها باعث ایجاد فاصله و شکست در ازدواج میشود. وقتی همسرتان درباره روزتان میپرسد، برایش توضیح دهید و درباره روز او هم بپرسید. اگر حال حرف زدن ندارید، بگویید که بعد از چند دقیقه استراحت، مشتاق گفتوگو هستید.
- در نیازهای ازدواج را بازنگری کنید: آنچه در سال اول ازدواج نیاز داشتید، در سال هفتم احتمالاً دیگر نیاز ندارید، چون آن خلأها پر شدهاند. هر زمان که احساس تغییر در نیازها کردید، از هم بپرسید: «سه کار سادهای که میتوانیم برای بهبود رابطه انجام دهیم چیست؟»
- یادآوری دلیل ازدواج: یادتان هست چرا عاشق شدید؟ چه چیزهایی با هم انجام میدادید که باعث لذتتان میشد؟ سفر، پیکنیک، دوچرخهسواری؟ باز هم آن کارها را انجام دهید.
- بازگرداندن چیزهای کوچک: پیش از ازدواج چطور عشقتان را نشان میدادید؟ در ماشین را برایش باز میکردید؟ روز تولدش گل میخریدید؟ وقتی این حرکات متوقف شوند، طرف مقابل فکر میکند احساس شما هم پایان یافته است.
- از یکدیگر قدردانی کنید: وقتی بابت زحماتتان قدردانی میشود، انگیزه برای تکرار آنها بیشتر میشود. حتی در دوران سخت، همین قدردانیها باعث دوام رابطه خواهد شد.
- روابط جنسی را فراموش نکنید: هماتاقی نباشید؛ عاشق باشید. با گذشت زمان، کار، بچهداری و بالا رفتن سن باعث کاهش صمیمیت جنسی میشود؛ اما فاصله عاطفی، یک زنگ خطر جدی برای شکست در ازدواج است.
- مشاوره را فراموش نکنید: گاهی ریشه مشکلات عمیق و پنهان است و برای همین بسیاری نمیدانند چرا ازدواجها شکست میخورند. صحبت با مشاور خانواده و زوجدرمانی به شما در حل مشکلات کمک خواهد کرد. متخصصین کلینیک روانشناسی آوینا در این راستا به شما کمک خواهند کرد.
سخن پایانی
هیچکس نمیخواهد ازدواجش به طلاق بینجامد، اما وقتی مسائل مهمی مانند بدهی، ضعف در ارتباط یا اعتیاد نادیده گرفته شود، احتمال شکست در ازدواج افزایش مییابد. پیش از ازدواج، زوجها باید با خود صادق باشند و ببینند آیا فرد مقابل واقعاً دارای ویژگیهایی هست که برای یک زندگی مشترک پایدار به آن نیاز دارند یا نه. همچنین آگاهی در مورد اینکه چرا ازدواجها شکست میخورند نیز ضروری است تا از چنین اتفاقی جلوگیری شود. گاهی پیدا کردن راهکار بهصورت فردی برای جلوگیری از مشکلات سخت است و در چنین شرایطی مشاوران خانواده و درمانگران بهترین مرجع برای کمک به شما هستند.
سؤالات متداول
چرا ازدواجها شکست میخورند؟
به خاطر نبود مهارت برای برقراری ارتباط مؤثر، مشکلات مالی، توقعات غیرواقعبینانه، بیتوجهی عاطفی، خیانت یا عدم تلاش مستمر برای حفظ صمیمت در رابطه اغلب روابط زناشویی به طلاق منجر میشوند.
چطور میتوان از طلاق جلوگیری کرد؟
با گفتگو، پذیرش یکدیگر، احترام متقابل، وقت گذاشتن برای یکدیگر، مراقبت مداوم از رابطه، تلاش برای حل تعارضات به شکل عاقلانه و کمک گرفتن از مشاوران خانواده میتوان از بروز این مشکلات بهصورت موثر جلوگیری کرد.
آیا طلاق شکست است؟
نه لزوماً. گاهی طلاق و اتمام رابطه زناشویی پایان یک مرحله و آغاز رشدی فردی یا آرامش دو طرف در یک زندگی جدا از هم است. شکست واقعی در برخی موارد ادامه دادن به رابطهای ناسالم و مخرب است.
مقالات مرتبط: